هفته گذشته IBM Think را تماشا کردم. همانطور که به صحبت های آرویند کریشنا، مدیرعامل IBM در مورد اینکه چگونه IBM مایل است سخت افزار، نرم افزار و خدمات را برای هر مشتری پیکربندی کند، گوش می دادم، متوجه شدم که تنها کاری که ما با هوش مصنوعی انجام نمی دهیم، فکر کردن به آن است. ما هوش مصنوعی را به همه چیز پرتاب میکنیم و در جایی که برای تمرکز به آن نیاز داریم اولویتبندی نمیکنیم.
ما در اوایل همین مسئله با انرژی هسته ای داشتیم. ما میتوانیم آن را روی تولید انرژی ایمن و کمهزینه یا بر روی نابودی سیاره متمرکز کنیم. ما در ابتدا بر نابودی سیاره متمرکز شدیم و به دنبال آن تولید انرژی ناامن (چرنوبیل، جزیره سه مایل) انجام شد.
یک میم در شبکههای اجتماعی میگوید: «من از هوش مصنوعی میخواهم لباسها و ظرفهایم را بشویید تا بتوانم کار هنری و نوشتن انجام دهم، نه اینکه هوش مصنوعی هنر و نوشتن من را انجام دهد تا بتوانم لباسها و ظرفهایم را بشورم».
بیایید این عدم تفکر در مورد استفاده از هوش مصنوعی را در چارچوب اعلامیه هفته گذشته در Computex از پلتفرم چشمگیر اینتل Lunar Lake بررسی کنیم.
ما با محصول هفته خود، «قابل اعتماد» پایان خواهیم داد، که نمونهای از جهتگیری بهتر برای هوش مصنوعی است و به ما کمک میکند تا برای مشکلات آیندهای که ممکن است همه خانوادههایمان با آن مواجه شوند، بهتر آماده شویم.
IBM Think
شعار Think به توماس واتسون، پدر برمی گردد. در سال 1915، به عنوان مدیر فروش برای NCR، او پس از ناامیدی این جمله را مطرح کرد که به نظر می رسد هیچ کس در تیم اجرایی او هیچ ایده ای ندارد. او استدلال کرد: «مشکل هر یک از ما این است که به اندازه کافی فکر نمی کنیم. ما برای کار با پاهایمان دستمزد نمی گیریم – ما برای کار با سرمان پول می گیریم.
این عدم تفکر همان چیزی است که ما در مورد هوش مصنوعی به آن نمی پردازیم.
مانند هر ابزار قدرتمند، هوش مصنوعی نه خوب است و نه بد. مانند فناوری هسته ای، بستگی به نحوه استفاده از فناوری دارد. در حال حاضر، تمرکز زیادی روی ساخت سلاحهای هوش مصنوعی قویتر است که برخی از آنها بسیار ترسناک هستند. این سگ رباتیک چینی که با پهپاد تحویل داده میشود، میتواند صحنهای از «نابودگر» باشد، و این تنها نمونه نیست.
بازگشت به آغاز و IBM Watson
زمانی که آیبیام واتسون را راهاندازی کرد، بهطور تصادفی روی نمایشهای بازی برنده تمرکز کرد تا قابلیتهای خود را نشان دهد. با این حال، بیشتر کار اولیه بر روی ارائه توصیه های پزشکی بهتر و به موقع تر بود.
در حالی که ناتوانی آیبیام در دسترسی مطمئن به دادههای پزشکی و مسئولیت احتمالی اشتباه، آن را مجبور به دور شدن از این بازار کرد، اما نشان داد که آیبیام از فرآیند «تفکر» پیروی میکند، زیرا مراقبتهای پزشکی بهتر باید بسیار بالا باشد، اگر نه. بالاترین اولویت. این باید قبل از سیستم های تسلیحاتی هوش مصنوعی باشد.
هزینه های پزشکی، به ویژه در اینجا در ایالات متحده، فوق العاده بالا است، در حالی که کیفیت پزشکی تا حد زیادی ضعیف است، که به نظر می رسد بدترین از همه دنیا باشد. هوش مصنوعی می تواند هزینه و کیفیت خدمات پزشکی را مورد توجه قرار دهد، اما در حال حاضر، به نظر نمی رسد که اولویت اصلی باشد و جای خود را به استفاده های نگران کننده تر از هوش مصنوعی می دهد.
من فکر می کنم به جای تمرکز بر روی پرتاب هوش مصنوعی در همه چیز، باید یک لیست اولویت از کارهایی که می خواهیم هوش مصنوعی انجام دهد داشته باشیم. دستیار دیجیتالی به مراتب بهتری به سمت بالا خواهد بود.
Lunar Lake در مقابل Snapdragon X Elite
دستیار دیجیتالی شما باید در حین کار در کنار شما باشد و بیشتر استفاده اولیه از هوش مصنوعی ما با بهره وری بیشتر مرتبط است. با این حال، ما باید الزامات کیفی این تلاش را افزایش دهیم زیرا در آخرین مقایسه رودررو، Microsoft Copilot در رتبه آخر قرار گرفت. جالب است بدانید که تکرار فعلی ChatGPT، که اساس Copilot است، در رتبه دوم قرار گرفت در حالی که Perplexity در رتبه اول قرار گرفت. ما فقط به هوش مصنوعی نیاز نداریم. ما به اطلاعاتی که ارائه می دهد برای دقیق و مفید بودن نیاز داریم، و در حال حاضر، Copilot در حال کوتاهی است.
Copilot+ که شامل Recall و Cocreator میشود، برای کار بر روی پردازنده Qualcomm Snapdragon X Elite طراحی شده بود و در ابتدا، AMD و Intel هر دو دور زده شدند. با این حال، هر دو شرکت برای پر کردن این شکاف تلاش زیادی کردهاند و به نظر میرسد کاهش بزرگ بعدی تراشه هوش مصنوعی از سوی اینتل و پردازندههای کلاینت رده بالای آن با نام رمز Lunar Lake خواهد بود.
Lunar Lake نشاندهنده تلاش عظیم اینتل است و سطحی از قابلیت را به بازار میآورد که تا سال 2026 انتظارش را نداشتیم. با این وجود، گرانتر نیز خواهد بود و به کوالکام اجازه میدهد تا زمانی که جایگزین مقرونبهصرفهتر AMD به بازار عرضه شود، احتمالاً صاحب نوتبوکهای اصلی باشد.
با این حال، و این دوباره به اولویتها میرود، فکر میکنید ایستگاههای کاری و رایانههای شخصی رومیزی در اولویت قرار میگرفتند، زیرا هنوز سازندگان حرفهای در آنجا زندگی میکنند و حتی لپتاپهای ایستگاه کاری در تلاشهای اولیه Copilot+ گنجانده نشدهاند. نزدیکترین چیز به یک ایستگاه کاری Copilot+ کیت توسعه دهنده Qualcomm Snapdragon برای ویندوز است که افرادی که خواهان این قابلیت هوش مصنوعی در دسکتاپ هستند در حال خرید آن هستند.
با توجه به اینکه رایانههای رومیزی و ایستگاههای کاری به قدرت لپتاپها نیاز ندارند و توسط توسعهدهندگانی استفاده میشوند که بیشتر مشتریان اصلی مایکروسافت هستند تا کاربران نهایی، فکر میکنید ایستگاههای کاری دسکتاپ و لپتاپ در اولویت هستند. انویدیا بر مایکروسافت غلبه کرد و پلتفرم آنها را در آغوش گرفت و AMD دقیقاً در کنار آنها است، اما با تمرکز روی بازی.
تمرکز بر بازی مهم است زیرا شخصیتهای هوشمند غیربازیکن (NPC) میتوانند تفاوت زیادی در بازیها، هم به عنوان حریف و هم به عنوان شریک ایجاد کنند. به عنوان مثال، تصور کنید که یک حیوان خانگی مانند اژدها داشته باشید که بتواند هوشمندانه از شما بجنگد و از شما محافظت کند، چه رسد به یک کمک کننده در بازی که می تواند شما را از طریق برخی از معماهای چالش برانگیز راهنمایی کند (من از پازل در بازی ها متنفرم).
جمع بندی: اولویت های هوش مصنوعی
بازگشت به اولویتها: فکر میکنم هوش مصنوعی ابتدا باید به ما کمک کند تا تصمیمهای بهتری بگیریم و سپس روی چیزهایی تمرکز کنیم که لذت زندگی را از بین میبرند، مانند تمیز کردن، شستشوی لباسها، رانندگی در ترافیک، بررسی کارمان (اما انجام ندادن آن برای ما). و به ما کمک می کند تا روابط بهتری ایجاد کنیم یا روابط را به نتیجه برسانیم.
در نهایت، هوش مصنوعی میتواند جهان را به مکانی بهتر یا بسیار بدتر تبدیل کند. شخصاً اولی را بر دومی ترجیح می دهم. من در زندگی به سختی بیشتری نیاز ندارم، اما مطمئناً می توانم از کمک بیشتری استفاده کنم.
قابل اعتماد: سیستم عامل خانواده
در مورد موضوعی که فکر می کنم هوش مصنوعی باید در کجا متمرکز شود، به ما کمک می کند تا زندگی شخصی و خانوادگی خود را مدیریت کنیم.
از نگهداری اسناد و مدارک به گونه ای که اگر اتفاقی برای ما بیفتد، کسانی که عقب مانده می توانند سریعتر و راحت تر املاک و صورت حساب های ما را مدیریت کنند، تا پیگیری سوابق مهم مانند وام مسکن، گواهی تولد، کارت های اعتباری، حساب های بازنشستگی، بیمه و رمز عبور، سیستم عامل خانواده قابل اعتماد به کارهای آزاردهنده ای کمک می کند که می تواند سرگرمی را از زندگی شخصی شما دور کند.
Trustworthy از هوش مصنوعی استفاده می کند، اما بدون حافظه است، زیرا از داده های مشتری یاد نمی گیرد. توجه من را به خود جلب کرد زیرا اخیراً با بسیاری از این چیزها سروکار داشته ام و واقعاً می توانم از کمک هایی مانند آنچه Trustworthy ارائه می دهد استفاده کنم. این ویدیو یک نمای کلی ارائه می دهد.
با توجه به تمرکز من روی هوش مصنوعی، Trustworthy مثال ایده آلی برای تمرکز بر هوش مصنوعی به نظر می رسید. در این صورت، ما را برای رویدادهای مخرب، بهبودی پس از بلایای طبیعی، مرگ، آماده شدن برای بازنشستگی یا جابهجایی، و تنها آوردن کمی کنترل و آرامش به زندگی بیش از حد پیچیده روزانهمان آماده میکند.
Trustworthy با یک سرویس متوسط برای محافظت از اطلاعات مالی با 120 دلار در سال شروع می کند. برای خانواده هایی که دارای علایق تجاری نیز هستند به 240 دلار در سال می رسد، سپس 590 دلار با سه ساعت خدمات برای کمک به شما در طول سال و در ابتدا راه اندازی، و در نهایت 990 دلار برای کسانی که به کمک زیادی نیاز دارند، مانند بستگان سالخورده ای که به شش ساعت کمک نیاز دارد تا چندین دهه به نظم درآورد.
داده ها رمزگذاری شده است. از احراز هویت چند عاملی (بیومتریک) برای کمک به اطمینان از ایمن ماندن این اطلاعات حیاتی استفاده می کند و از نشانه ها برای مخفی کردن بیشتر اطلاعات حساس استفاده می کند. همچنین به طور مرتب اطلاعات حساس مانند شماره گواهینامه رانندگی را ویرایش می کند تا از آنها در برابر چشمان کنجکاو محافظت کند.
من فکر میکنم Trustworthy به جایی نزدیکتر است که ما نیاز به تمرکز بر هوش مصنوعی داریم: زندگیمان را آسانتر میکند، استرس را از بین میبرد، و ما را ایمنتر نگه میدارد به جای اینکه شغلمان را بگیرد، درآمدمان را حذف کند، یا سلاحهای مرگبار را تقویت کنیم. در نتیجه، Trustworthy: The Family Operating System محصول هفته من است.