نکات برجسته GTC 2024 و دیوانگی درخشان مدیرعامل انویدیا

هفته گذشته GTC انویدیا بود که فکر می‌کنم باید نام آن را تغییر دهیم زیرا GTC را به GPU متصل می‌کنیم، و این رویداد عمدتاً در مورد هوش مصنوعی بود. اگر به هوش مصنوعی علاقه دارید، باید سخنرانی اصلی این رویداد را تماشا کنید. این fricken شگفت انگیز بود! روبات های دیزنی نمایش را دزدیدند! من آنجا بودم، و حتی با وجود اینکه محل برگزاری بسیار خوب بود، هنوز آن را به عنوان یکی از شگفت انگیزترین رویدادهایی که تا به حال در راستای راه اندازی ویندوز 95 تجربه کرده ام، قرار می دهم. مدیران اجرایی دیگر باید از این سخنرانی به عنوان استاندارد جدید برای چگونگی انجام این کارها استفاده کنند.

پس از این رویداد، زمانی را با جنسن هوانگ، مدیرعامل انویدیا گذراندیم. یکی از چیزهایی که او تکرار کرد این بود که تصمیماتی که برای انجام رهبری انویدیا در هوش مصنوعی گرفت دیوانه کننده بود.

اگر او یک مدیر اجرایی در هر شرکت دیگری بود، احتمالاً مدت‌ها قبل از موفقیت این تلاش اخراج می‌شد، زیرا تا زمانی که هوش مصنوعی مولد شروع به کار کند، چیزی که مدیر عامل هر شرکت دیگری می‌گفت این بود که هوانگ دیوانه بود. او اینطور نبود و اکنون انویدیا سومین شرکت با ارزش‌ترین شرکت فناوری جهان است و برای شماره یک چالش برانگیز است.

ما با محصول هفته من به پایان خواهیم رسید. هنوز نمی توانید آن را بخرید، اما می توانید آن را در دیزنی لند و دنیای دیزنی تجربه کنید. من در مورد ربات های BDX دیزنی صحبت می کنم. خوشحالم که نمی‌توانیم یکی بخریم، زیرا در حال حاضر در صف منتظر دریافت مال هستم.

تعریف دیوانگی اشتباه است

این برای مدتی مرا آزار داده است. ما معمولاً دیوانگی را اینگونه تعریف می کنیم: «انجام یک کار بارها و بارها و انتظار نتایج متفاوت». این به اندازه ای که حماقت تلقی می شود دیوانگی نیست. اگر دیدید شخصی کاری را انجام می دهد که به او صدمه می زند و دوباره آن را انجام می دهد، او را دیوانه خطاب نمی کنید. بهشون میگی احمق وقتی اشتباهی را که مرتکب شده یا مشاهده کرده اید تکرار می کنید، درسی را یاد نگرفته اید. اگر یادگیری هوشمندانه است، یاد نگرفتن احمقانه است، نه دیوانه کننده.

اگر دانش متعارف می گوید که پرواز سریعتر از سرعت صوت شما را می کشد، پس پرواز سریعتر از سرعت صوت دیوانه کننده است. اگر مردم معتقدند دنیا مسطح است، تلاش برای دور زدن آن دیوانه کننده خواهد بود. اگر همه بر این باورند که رفتن به ماه غیرممکن است، صرف میلیون ها دلار برای انجام آن دیوانه کننده است.

بنابراین، می‌توانید استدلال کنید که همه از کریستف کلمب گرفته تا نیکولا تسلا دیوانه بودند (خب، تسلا بیشتر از بسیاری از افراد)، اگرچه من استدلال می‌کنم که کسانی که بزرگ‌ترین تغییر را در جهان ما انجام می‌دهند، همگی دیوانه هستند – اما به نحوی خوب. آنها موافق نیستند که کاری که انجام می دهند غیرممکن است و به حدی اجرا می کنند که وقتی آنها انجام می شوند، آنچه ما غیرممکن می پنداریم تغییر کرده است.

کاری که جنسن هوانگ، مدیرعامل انویدیا با پردازنده گرافیکی بلک‌ول و سی‌پی‌یو هاپر انجام داده است، دیوانگی محض و فوق‌العاده درخشان است و انویدیا را در نقطه‌ای از نیزه هوش مصنوعی قرار داده است.

GPU God Mode

یکی از فیلم های مورد علاقه من در Hulu “حالت رئیس” نام دارد. اما اگر گیمر هستید، احتمالاً باید حالت God Mode نامیده می شد. این زمانی است که تنظیمات بازی را به گونه‌ای تنظیم می‌کنید که نتوانید شکست بخورید، و این یک راه سرگرم‌کننده برای عبور سریع داستان بدون مهارت، معما یا دنباله‌ای زیادی است که در غیر این صورت لازم بود.

با Blackwell و Hopper، Nvidia راه حل GPU God Mode را ایجاد کرده است. فقط نگاه کردن به آنچه قبلاً یک GPU بزرگ است گمراه کننده است زیرا آنچه واقعاً این GPU را به حالت God Mode تبدیل می کند این است که در نهایت می توانید تعداد نامحدودی از این موارد را با هم شبکه کنید و GPUهایی با اندازه و قابلیت نامحدود ایجاد کنید.

هشت سالی که برای توسعه این راه حل طول کشید منجر به افزایش بالقوه 1000 برابری عملکرد شد. این دستاورد معیار قانون مور را که تا به امروز صنعت فناوری را تعریف کرده است، به چالش می کشد، که معادل افزایش 100 برابری در هر دهه است.


البته در حال حاضر، محدودیت‌هایی برای استفاده از مس برای بسیاری از شبکه‌ها وجود دارد، اما انویدیا در تلاش است تا این محدودیت‌ها را با فناوری پیشرفته‌تر حذف کند، که نشان می‌دهد تا رفع این محدودیت‌ها زمان زیادی نمی‌گذرد. برای انجام این کار، هر GPU دائماً به هر GPU دیگری متصل می شود و در نتیجه هزاران کابل با طول کلی مایل در یک رک ایجاد می شود.

جالب است بدانید که ابررایانه‌ها ممکن است خیلی سریع‌تر نباشند، اما کسری از قدرت را برای دستیابی به نتایج یکسان در مدت زمان مشابه استفاده می‌کنند. مثال ارائه شده یک سیستم قبلی با پردازنده‌های گرافیکی 8K بود که 90 روز طول می‌کشید و 15 مگاوات برق برای یک پروژه بزرگ مصرف می‌کرد. یک سیستم جدید مبتنی بر Blackwell به 2K GPU برای همان 90 روز نیاز دارد و تنها از 4 مگاوات استفاده می کند. بیشتر سریعتر خواهد بود اما نیاز به انرژی بیشتری دارد (اینجا نهار رایگان نیست).

همانطور که هوانگ معمولاً می گوید، هر چه بیشتر بخرید، بیشتر پس انداز می کنید و به طور بالقوه، سریعتر می توانید کارها را انجام دهید.

اپل، دل، مایکروسافت، زیمنس

چهار شریک Nvidia به عنوان رهبر همتایان خود فراخوانده شدند. جالب اینجاست که تنها دستگاه مشتری که در سخنرانی هوانگ نشان داده شد، یک رایانه شخصی از سایر فروشندگان نبود. این Vision Pro اپل بود و استدلال می‌کرد که پتانسیل این را دارد که Apple II جدید باشد و موج آینده رایانه‌های شخصی هوش مصنوعی واقعی را پیش‌بینی می‌کند، نه رایانه‌های شخصی هوش مصنوعی که به ما گفته شده است که انتظار داشته باشیم.

این دیدگاه تا حدی منطقی است زیرا رایانه شخصی مبتنی بر دنیایی است که در دهه 1970 وجود داشت، زمانی که زیراکس PARC آن را تصور کرد و فکر کرد احمقانه است. سپس اپل آن را با موفقیت ساخت، و سپس مایکروسافت/IBM/اینتل آن را گرفتند و حتی موفق‌تر کردند (که هم غم انگیز و هم خنده‌دار است).

جنسن از رابط جدید به عنوان “رابط انسانی” یاد کرد، و من انتظار دارم که در نهایت جایگزین رابط کاربری گرافیکی شود، درست مانند رایانه های شخصی که ترمینال های جایگزین شده اند، با Apple Vision Pro نوار فعلی. جالب اینجاست که در حالی که استیو جابز مایل بود به درستی آی‌پاد را قربانی کند تا آیفون موفق‌تری بسازد، تیم کوک استیو جابز نیست. او هنوز تصمیم مشابهی نگرفته است، بنابراین ممکن است اپل این فرصت را از دست بدهد، حتی اگر شانس مالکیت آن را داشته باشد.

اگرچه فکر می‌کنم لنوو راه‌حل هوش مصنوعی بهتری دارد، اما در این رویداد نبود. با این حال، مایکل دل بود، بنابراین این دل بود که توسط هوانگ به عنوان بهترین راه حل صدا شد، حتی اگر مایکل دل هرگز به صحنه نرفت. من به شما پیشنهاد می‌کنم راه‌حل‌های Dell و Lenovo را ببینید و تصمیم خود را بگیرید. اما من فکر می کنم دل این دور را برد. این جالب است زیرا، به طور معمول، لنوو در چنین رویدادهایی از دل پیشی می‌گیرد.


هنگامی که در مورد ارائه دهندگان ابری صحبت می شود، مایکروسافت در آغوش سریع خود از Blackwell بالاتر از بقیه ایستاد و روی یک نسخه تکراری کامل از پیاده سازی Nvidia کار می کرد. تلاش مایکروسافت برای پیاده سازی هوش مصنوعی چشمگیر بوده و همه را غافلگیر کرده است. اخیراً، مایکروسافت کارکنان اجرایی از Inflection را برای اجرای تلاش هوش مصنوعی استخدام کرده است، حرکتی که استراتژی‌های قبلی را با Xbox و Cloud تقلید می‌کند. من تحت تأثیر اجرای مایکروسافت در اینجا هستم.

AWS و Google نیز در حال بازی هستند، اما AWS به دلیل ماهیت خرده‌فروشی‌اش محدود است (فقط اینگونه پاکت‌ها را فشار نمی‌دهد)، و Alphabet (Google) هنوز نمی‌تواند تمرکز کند، بنابراین از تلاش‌های مایکروسافت عقب مانده است. با توجه به اینکه AWS کیست و چیست، خوب است، اما آلفابت به رهبری متمرکز و پویاتر نیاز دارد زیرا باید مایکروسافت را شکست می داد اما در عوض در غبار رها می شد.

زیمنس پوشش زیادی برای هوش مصنوعی کاربردی دریافت کرد. من قبلاً برای زیمنس کار می‌کردم، و این در پروژه‌های بزرگ تأثیرگذار است و مسیری را نشان می‌دهد که شرکت‌هایی مانند بوئینگ باید از آن الگوبرداری کنند تا از آشفتگی بی‌کیفیت خود بیرون بیایند (هر پروازی که با بیشتر قطعات هنوز در هواپیما فرود بیاید یک خوب). زیمنس نمونه‌ای از نحوه استفاده از هوش مصنوعی برای ساخت پروژه‌های حیاتی بهتر، سریع‌تر، با کیفیت بالا و ارزان‌تر است، که آن را به نمونه‌ای عالی از نحوه پیاده‌سازی هوش مصنوعی بیشتر شرکت‌ها تبدیل می‌کند و این شرکت را به عنوان رهبر واضح هوش مصنوعی در کلاس قدرتمند خود قرار می‌دهد.

محاسبات در مقابل تولید

یکی از چیزهایی که باید ذهن خود را در اطراف خود ببندیم، تفاوت بین محاسبات و تولید است.

رایانه‌های کنونی کاری را انجام می‌دهند که ما به آن‌ها دستور می‌دهیم، خواه پردازش کلمه، صفحات گسترده یا گرافیک باشد. با هوش مصنوعی، رایانه ها بر اساس دستورات، نتایجی را تولید می کنند. کامپیوتر به جای اینکه یک سند بنویسد، این کار را زمانی انجام می دهد که شما به آن چیزی که می خواهید بگویید. اگر می خواهید چیزی را تجزیه و تحلیل کنید، به کامپیوتر می گویید آن را تجزیه و تحلیل کند. شما یک صفحه گسترده را پر نمی کنید. اگر نقاشی می‌خواهید، آن را توصیف کنید و از رایانه بخواهید آن را بهبود بخشد.

مجموعه مهارت های کاربر کاملاً متفاوت است. مهارت های آفیس با هوش مصنوعی مفید نیستند و مهارت های آکروبات نیز مفید نیستند. حتی مهارت های برنامه نویسی نیز بیشتر از دانستن نحوه استفاده از ماشین تحریر یا ماشین حساب مکانیکی مفید نیست، که پس از تبدیل شدن به رایانه های شخصی مفید بود. آنچه مفید است، تسلط بر زبان و توانایی بیان نیازهای خود با مفاهیم کامل و جزئی است که هوش مصنوعی می تواند برای ایجاد آنچه در نظر دارید دنبال کند.

جالب اینجاست که ایجاد مهارت‌های هوش مصنوعی ممکن است به ما کمک کند تا ارتباطات بهتری داشته باشیم. اما افرادی که در این دنیای جدید بهترین عملکرد را خواهند داشت، کسانی هستند که به طور طبیعی در برقراری ارتباط بهتر هستند، نه کسانی که برنامه های کاربردی خاصی را یاد می گیرند.

جمع بندی: جایی که هوش مصنوعی در ابتدا باید متمرکز شود

من همچنان نگران این هستم که ما در ابتدا هوش مصنوعی را بر روی افراد اشتباه متمرکز می‌کنیم، مانند افرادی که در پایین یک شرکت یا سازمان قرار دارند، نه افرادی که در بالا هستند. منظور من این است که اگر هر فردی در رتبه بندی یک شرکت مرتکب اشتباه شود، به طور کلی می تواند زنده بماند، اما اگر یک مدیر عامل به همان میزان اشتباه کند، می تواند یک شرکت را بکشد. در ارتش، فرمانده می تواند جنگ را ببازد در حالی که سرباز ممکن است جان خود را از دست بدهد. بنابراین، مهم‌ترین تأثیر مثبت کمک‌های هوش مصنوعی در بالا وجود دارد، نه در پایین، با این حال این جایی نیست که ما تمرکز کرده‌ایم.

بخش دیگر خودروی مفهومی تویوتا است که سال ها پیش در مورد رانندگی خودران به نام فرشته نگهبان تولید شد. در خودرو، این فناوری شما را از انجام کارهای احمقانه مانند رانندگی با سرعت زیاد، روشن کردن چراغ ایست یا به خطر انداختن بیهوده جان خود و سرنشینانتان باز می‌دارد (به نظر می‌رسد هر هفته داستانی در مورد یک فرد آسیب دیده یا ناقص می‌خوانم. راننده حواس پرتی که خانواده ای را در نتیجه حماقت کشته است).


فرشته نگهبان را می توان در زندگی به کار برد. اگر تعداد بیشتری از ما هوش مصنوعی داشتیم که می توانست به ما در تصمیم گیری بهتر کمک کند، همه ما ثروتمندتر، آسیب کمتری می دیدیم، روابط بهتری داشتیم و زندگی بسیار شادتر و متأسفانه کمتری داشتیم.

بازگشت به جنون در نهایت، آنچه جنسن هوانگ با این فشار هوش مصنوعی جدید انجام داد، در هر شرکت فناوری که من تا به حال برای یا با آن کار کرده ام، دیوانه کننده تلقی می شود. او اخراج شده، تنزل رتبه، اخراج، سرزنش، انتقاد، و بسته به رویکردش، حتی به دلیل سوء استفاده از منابع شرکت حبس شده است. اما نتیجه، جهان را تغییر خواهد داد و در حال تغییر است. ما باید دنیا را تغییر دهیم تا افراد دارای بینش را قادر به انجام کارهایی کنیم که ممکن است دیوانه کننده به نظر برسد و آنچه را که نسل های قبلی ممکن است جادو می نامند انجام دهند.

Huang و Nvidia یک GPU God Mode ایجاد کرده اند. کلمه “جادو” برای توصیف آن ناکافی است. ما به مدیران اجرایی بیشتری مانند جنسن هوانگ نیاز داریم.

محصول فناوری هفته

ربات های دیزنی BDX

یکی از محصولات مورد علاقه من Sony Aibo بود. این یک ربات شگفت انگیز بود و هنوز هم هست. با این حال، با توجه به اینکه برای زمان خود بسیار گران بود و سودآورترین پیشنهاد سونی نبود، نباید وجود می داشت.

من در پرتاب Aibo بودم و به یاد دارم که دو تلاش جداگانه برای پرتاب وجود داشت، یکی برای ژاپن و دیگری برای بقیه جهان. تقاضا برای اولین پرتاب آنقدر زیاد بود که هزاران سگ روباتی که برای ژاپن در نظر گرفته شده بود در عرض چند دقیقه فروخته شدند. هفته ها طول کشید تا پورتال بین المللی باز شود، نه به این دلیل که تقاضا کمتر بود، بلکه به دلیل بالا بودن آن، سونی نمی توانست سرورها را به اندازه کافی برای تکمیل تراکنش ها نگه دارد. این اولین حمله ناخواسته انکار سرویس توسط خریداران بود.

نسخه‌های بعدی Aibo بسیار توانمندتر بودند، اما این نسخه اول که تقریباً دو برابر قیمت اپل ویژن پرو به دلار امروزی قیمت داشت، برای بسیاری از مردم مانند یک حیوان خانگی شد. وقتی روبات‌های کوچک از کار افتادند یا از کار افتادند، مثل این بود که حیوان خانگی واقعی آنها مرده بود. این حتی یک خط داستانی در برخی از برنامه های تلویزیونی مبتنی بر حقوق بود.

خوب، روبات‌های دیزنی (بخشی از پروژه گروت) که با فناوری رباتیک Jetson انویدیا ساخته شده‌اند، مانند داشتن بچه‌های رباتیک کوچک هستند.

ربات دیزنی BDX در NVIDIA GTC 2024

ربات Disney BDX در Nvidia GTC 2024 (عکس توسط نویسنده)

طراحی شده پیرامون شخصیت های خلق شده در جنگ ستارگان، آنها روی دو پا راه می روند، به زبان گفتاری پاسخ می دهند (مدل های مولد AI LLM)، زبان R2D2 خود را دارند و می توانند احساسات را منتقل کنند.

این ربات‌ها نیازی به تغذیه ندارند، مدفوع نمی‌کنند و می‌توانند (با تعمیرات) سال‌ها دوام بیاورند، اگرچه ممکن است از گارانتی خارج شوند. اما برای کسانی که نمی‌توانند حیوانات خانگی زنده داشته باشند، نمی‌خواهند با مرگ حیوان خانگی کنار بیایند، یا فقط می‌خواهند همراهی با هزینه کم داشته باشند، این دسته از ربات‌ها می‌توانند ایده‌آل باشند.

در حالی که من انتظار دارم که این روبات‌ها در حال حاضر بسیار گران هستند، این هزینه در طول زمان به طرز چشمگیری کاهش می‌یابد. من پیش‌بینی می‌کنم که در نهایت، دیزنی انواع توانمندتر روبات‌های دیزنی خود را بفروشد.

وقتی این ربات ها روی صحنه راه می رفتند عاشق شدم، بنابراین ربات های BDX دیزنی محصول هفته من هستند.

منبع